جدول جو
جدول جو

معنی تیم شنی - جستجوی لغت در جدول جو

تیم شنی
بذرافشانی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

از سازهای ضربی است که در موسیقی جاز بکار می رود، این ساز دارای اصل و نسب شرقی است و ظاهراً در زمان جنگهای صلیبی به اروپا برده شده و در آغاز کار در دسته های موسیقی نظامی بکار میرفت ولی بتدریج در مجالس رقص و تشریفات وارد گردید، رجوع به مجلۀ موسیقی شمارۀ29 دورۀ 3، بهمن ماه 1337 هجری شمسی صص 14-16 شود
لغت نامه دهخدا
(شَ)
منسوب به نیم شب. (یادداشت مؤلف). آنچه در نیم شب وقوع یابد. (فرهنگ فارسی معین). مربوط به نیم شب. در دل شب. در نصف شب:
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
دعای نیم شبی دفع صد بلا بکند.
حافظ.
بیار می که چو حافظ مدامم استظهار
به گریۀ سحری و دعای نیم شبی است.
حافظ.
می صبوح و شکر خواب صبحدم تا چند
به عذر نیم شبی کوش و گریۀ سحری.
حافظ
لغت نامه دهخدا
کندن نشا از خزانه
فرهنگ گویش مازندرانی
نگهداری نوع مرغوب و برگزیده از گیاهان و طیور خانگی جهت تکثیر
فرهنگ گویش مازندرانی
بذرافشان
فرهنگ گویش مازندرانی
کندن نهال شالی از خزانه
فرهنگ گویش مازندرانی
عمل زدودن آب و گل اضافه از ریشه های نشای برنج، شست شوی تخم
فرهنگ گویش مازندرانی
کسی که تخم کدوی گرفته شده را در آب شستشو دهد
فرهنگ گویش مازندرانی
مقداری از نشا که در درون مشت جای شده و جهت کاشت نگه داشته
فرهنگ گویش مازندرانی
کسی که نشا را از خزانه می کند و دسته دسته می کند
فرهنگ گویش مازندرانی
مقدار بذر مصرفی زمین که خود وسیله ای برای مقیاس مساحت زمین
فرهنگ گویش مازندرانی